یکی از نقدهای بارز بر شریعتی ایدئولوژیزه کردن دین است که نخستین بار در دههٔ ۶۰، داریوش شایگان، با عنوان ایدئولوژی کردن سنت در کتاب خود با عنوان نقد ایدئولوژی بر آن خرده گرفت.
شریعتی ایدئولوژی را مقدم بر فرهنگ میداند و و در تحلیل تاریخیاش ادعا میکند که تمامی تحولات تاریخ و تمدنی پس از ظهور یک مکتب و ایدئولوژی و ایمان و فکر و حرکت ایدئولوژیک و عقیدتی نوین بوده است.۳۸ وی با با جدا کردن ایدئولوژی از فرهنگ و فرق نهادن بین آن دو، عقاید و احکام ارزشی و عملی اسلام را به مثابه یک مکتب و یا ایدئولوژی ثابت و وحیانی معرفی میکند.۳۸ شریعتی میگفت: «دین داریم به منزله ایدئولوژی و دین داریم به منزله فرهنگ». به اعتقاد وی ایدئولوژی آن بود که نزد ابوذر (غفاری) و فرهنگ آن که نزد ابوعلی (سینا) بود.۳۹
از نظر داریوش آشوری، روشنفکر معاصر، هنر شریعتی این بود که برای تبدیل دین به ایدئولوژی به معنای گفتمان بسیجگر سیاسی برای دگرگونی انقلابی به یاری زبانآوری خاص خود توانست به اسطورههای سنتی شیعه رنگ اسطورههای انقلابی مدرن بزند.۴۰
این رویکرد ایدئولوژیاندیشی شریعتی در دین البته مورد انتقاد شدید روشنفکر دینی عبدالکریم سروش هم هست. سروش از منظر معرفتشناسی دین به آن مینگرد و در فربهتر از ایدئولوژی آن را ایدئولوژیک کردن دین مینامد. وی با مردود دانستن چنین معرفتی آن را «شبه معرفت غفلتآمیز»، «خادم منافع»، «مشروعیتبخش به قدرت حاکم»، «معطوف به قدرت و سیاست و انقلاب»، «تعارضزدا از عین و ذهن» و «باعلت و بیدلیل» میخواند
شریعتی و تحلیلگران
محسن کدیور از روحانیون منتقد روحانیت حاکم در ایران دربارهٔ شریعتی چنین میگوید: «شریعتی در عین انتقاد از سنت، منتقد مدرنیته هم بود، بنابراین بی شک پیشقراول نواندیشی دینی و روشنفکری دینی در ایران محسوب میشود و هرگز نمیتوان جریان او را از جریان کنونی روشنفکری دینی در ایران جدا دانست»۴۲
احسان شریعتی فرزند شریعتی در رابطه با پدر چنین میگوید: «تجربه معنوی و انسانی شریعتی میتواند حتی برای نسل جوان، صرف نظر از اینکه چه نوع اعتقاد دینی و ایدئولوژیکی داشته باشند جالب باشد»۴۳
از نظر عبدالکریم سروش، فیلسوف ایرانی موضعگیری عمومِ گروهها و طبقات جامعه دربارهٔ علی شریعتی، چه در دوران حیات و مبارزهٔ او و چه پس از وفات وی دستخوش تغییر شده است الا موضعگیری روحانیون دربارهٔ وی که همواره نگاهی ثابت در خصوصِ وی داشتند و آن موضع این بود که او مطرود و غیرمقبول است و سخنانش سخنان ضدِ دین است و خدمتِ او نه خدمت بلکه خیانت است.۴۴
آثار
نوشتار اصلی: فهرست آثار علی شریعتی
شریعتی آثار عمدهای در زمینه اسلامشناسی و شیعهشناسی دارد. اکثر کتابهای شریعتی جمعآوری سخنرانیهای تحریریافته او در حسینیه ارشاد، دانشگاهها، و یا مجموعهای از مقالات و نوشتههای پراکنده او هستند که توسط مرکز نشر آثار دکتر شریعتی به صورت مجموعه آثار در سی و شش جلد پس از مرگ وی به چاپ رسیده است.
علی شریعتی در آذر ۱۳۵۵، شش ماه قبل از مرگش وصیتنامهای نوشته و به دست محمدرضا حکیمی سپرده است. خانواده شریعتی پس از اطلاع از این نامه، از محمدرضا حکیمی خواستند که او نوشتهها و گفتههای شریعتی را بنا به وصیتش بازبینی کند اما حکیمی چنین نکرد و اصل نامه را نیز به خانواده شریعتی بازگرداند.
نمونه اشعار
دو نمونه از اشعار دکتر شریعتی:۴۶
این صفحه یا بخش حاوی متن نستعلیق است. بدون قلم (فونت) مناسب، ممکن است به جای خط نستعلیق نوشته را با خط عادی ببینید.
قلم نستعلیق را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
شمع
تا سحر ای شمع بر بالین من امشب از بهر خدا بیدار باش
سایه غم ناگهان بر دل نشست رحم کن امشب مرا غمخوار باش
...آه! ای یاران به فریادم رسید ورنه مرگ امشب به فریادم رسد
ترسم آن شیرینتر از جانم ز راه چون به دام مرگ افتادم رسد
...همدم من، مونس من، شمع من جز توأم در این جهان غمخوار کو؟
واندرین صحرای وحشتزای مرگ وای بر من وای بر من یار کو؟...
بسوزم
... چو کس با زبان دلم آشنا نیست چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد بهتر که از یاد یاران فراموش باشم
آثار دربارهٔ علی شریعتی
نوشتار اصلی: فهرست آثار دربارهٔ علی شریعتی
برخی از آثاری که دربارهٔ دکتر شریعتی منتشر شدهاند:
مردی از خاکستان، طاها حجازی، تهران: انتشارات آگاه، ۱۳۶۴.
شریعتی در جهان، حمید احمدی، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۶.
ارزیابی مناسبات فکری آیتالله مطهری و دکتر علی شریعتی ، رسول جعفریان، تهران: شرکت انتشارات صیدا، ۱۳۶۸.
میعاد با علی، حسن یوسفی اشکوری: نشر تفکر، ۱۳۷۲.
نگاهی دوباره به مبانی فلسفه سیاسی شریعتی، بیژن عبدالکریمی: نشر مؤلف،
